ن : دخترمهربون
ت : پنج شنبه 13 آذر 1393
ز : 11:21 |
+
می خواهی بروی
بهانه میخواهی
بگذار من بهانه را دستت میدهم
برو و هر کس پرسید پرا
بگو لجوج بود همیشه سر سختانه عاشقم بود
بگو فریاد میکرد همه جا فریاد میکرد که دوستم دارد
بگو درگیر بود همیشه درگیر افسون نگاهم بود
بگو بی احساس بود به همه ی توهین ها و اخم هایم لبخند میزد
بگو او نخواست نخواست جز من کسی در دلش خانه کند
نظرات شما عزیزان: